جدول جو
جدول جو

معنی نه خرسند - جستجوی لغت در جدول جو

نه خرسند
(نَ خُ سَ)
ناخرسند. (یادداشت مؤلف) :
ای بنده نوازی که کف راد تو دارد
آز دل خرسند و نه خرسند شکسته.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناخرسند
تصویر ناخرسند
ناراضی، آنکه قانع نباشد
فرهنگ فارسی عمید
(خُ سَ)
غیرقانع. ناراضی. ناخشنود. که خرسند نیست. که قناعت ندارد. مقابل خرسند. رجوع به خرسند شود:
آنکه بسیار یافت ناخشنود
و آنکه اندک ربود ناخرسند.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناخرسند
تصویر ناخرسند
غیرقانع، ناراضی، ناخشنود
فرهنگ لغت هوشیار
ناخشنود، ناراضی، نادلخوش، ناشاد، ناشادمان
متضاد: خرسند
فرهنگ واژه مترادف متضاد